رنگ ها با تولید انرژی نشات گرفته از انعکاس نور تاثیر مستقیمی بر روی عملکرد ذهن، بخش خلاقیت، بهرهوری و یادگیری و احساسات انسان دارد. تاثیر رنگ بر روی افراد میتواند متفاوت باشد. برخی رنگ ها سبب ازدیاد هیجان، افرایش اضطراب یا تنش، ایجاد آرامش، الهام بخشی و یا ایجاد حس صلح میشود. کودکان حساسیت بیشتری نسبت به رنگ دارند. کودک انسان در چند روز اول پس از تولد قادر به تشخیص نور و تاریکی خواهد بود. به مرور میتواند رنگ های اصلی را بازشناخته و آن ها را از یکدیگر تمیز دهد. هر چهن کودک بیشتر میشود. امکان تفکیک طیفهای گوناگون رنگی برای او فراهم میشود پس در صورتی که کودکان در یادگیری رنگ ها دچار مشکل میشوند باید علت یاد نگرفتن رنگها در کودکان را بدانیم تا بتوانیم بهترین روشها و کارهای لازم را انجام دهیم.
از آنجایی که کودکان برای رسیدن به شناخت و درک بهتر محیط اطراف خود از تمامی حواس پنجگانه به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای ارضای حس کنجکاوی و رسیدن به پاسخ سؤالات خود استفاده میکنند، در طراحی اتاق کودک و محیط اطراف او از رنگ های مختلفی میتوان بهرهمند شد. از این رو در بحث روانشناسی رنگ ها برای کودکان در به کار بردن رنگ های متفاوت برای تعدیل ابعاد مختلف شخصیتی، بهبود عملکرد مغزی و اصلاح واکنشهای رفتاری در طراحی محیط زندگی کودک، انتخاب رنگ لباس و اسباببازی استفاده میشود.
رنگ ها یکی از مهمترین مؤلفههای شناخت درون کودک در نقاشیهای اوست. روانشاناسان میتوانند با تحلیل رنگ های به کار گرفته شده در نقاشی آنان و یا حتی گرایش آن ها به رنگ های خاصی نسبت به شناسایی شخصیت و تفکر حاکم بر ذهن کودکان اقدام کنند. از این رو آموزش رنگ های مختلف به کودک و در اختیار قرار دادن انواع گوناگونی از رنگها برای او میتواند تاثیرگذار باشد.
چرا کودکم رنگ ها را یاد نمیگیرد؟
فرایند یادگیری نام رنگ ها در کودکان از سن دو سالگی آغاز و تا پنج سالگی تکمیل میشود. برای تسریع یادگیری رنگ بازی کودکان را فراموش نکنید. دخترها معمولا سریع تر از پسران در به خاطر سپاری نام رنگ ها عمل میکنند. البته علت یاد نگرفتن رنگ ها در کودکان در این سنین به معنای عدم تشخیص رنگ های مختلف از هم نیست. کودکان با تشخیص اولیه رنگ های سیاه و سفید و افزودن رنگ قرمز و رنگ های گرم به فضای تفکیکی مغزی و بینایی خود تا 18 ماهگی قادر خواهند بود دامنه رنگ ها را گسترش دهند. این فرآیند رشد تا بزرگسالی ادامه می یابد. به این معنی که آنها میتوانند برای هر رنگی طیف وسیعی از تونالیته آن را نام ببرند.
سرعت یادگیری نام رنگها در کودکان متفاوت بوده و نمیتوان آن را دلیلی بر کم هوشی و یا تنبلی کودک دانست. بلکه از نظر روانشناسی وابسته به دلایل متعددی است که در زیر به آنها اشاره خواهد شد. ضمن اینکه روشهای به خصوصی جهت هدایت و تسریع روند یادگیری نام رنگها وجود دارد که در مقاله آموزش رنگها به کودک، بدان اشاره شده و میتوان از پیشنهادات ارزنده ای که در این زمینه ارائه شده است استفاده نمود. با این حال بچه ها در طول بازی یادگیری بهتری دارند. بنابراین سعی کنید رنگ ها را در طی بازی های خلاقانه به آنها آموزش دهید. معمولا در خانه کودک یکی از کارهایی که انجام می شود بازی های کودکانه برای یادیگیری رنگ هاست.
چگونگی رشد سیستم عصبی کودک
به طور کلی کودکان به همه رنگها علاقه دارند و نسبت به رنگ های مختلف واکنش نشان می دهند؛ اما رشد سیستم عصبی کودکان با یکدیگر متفاوت است. سرعت رشد سیستم عصبی به عواملی همچون تغذیه، متابولیسم بدن، فعالیت های مغزی و وراثت مرتبط است. بطور طبیعی بینایی یک کودک 18 ماهه مشابه افراد بالغ است و بخوبی قادر به تشخیص رنگ های مختلف از هم هستند. او براحتی میتواند تشخیص دهد که دو شی متفاوت، دارای دو رنگ مختلف هستند و یا اشیای گوناگون پایه های رنگی یکسانی دارند. بعنوان مثال، او میتواند تشخیص دهد که رنگ تنه درخت با رنگ میز و یا صندلی او یکسان است. در واقع مقایسه و درک تضاد و شباهت در ذهن او شکل میگیرد. ولی سرعت رسیدن به چنین مهارتهایی کاملاً به سرعت رشد سیستم عصبی کودکان وابسته است.
مقایسه مهارت های دو کودک هم سن حتی دو قلو ها با یکدیگر امری نادرست و نامعقول است. به والدین توصیه میشود در خصوص مهارت ها و توانایی کودکان در سنین مختلف آگاهی بیشتری کسب نموده و یا در زمینه کودک خود با پزشکان متخصص صحبت نمایند.
تاکید بر رنگ ها در ارتباط با جنسیت
پژوهش ها نشان می دهند که بسیاری از کودکان زیر 10 سال به رنگ قرمز و یا صورتی تمایل دارند؛ اما با عبور از این رده سنی رنگ آبی را ترجیح می دهند. این تغییر در فرآیند رشد، نشانه توانایی انتخاب رنگ است. سلیقه کودکان در انتخاب رنگ بی ارتباط با جنسیت آنها نیست. تحقیقات حاکی از این است که دختر بچه ها رنگ صورتی و بنفش را به سایر رنگ ها ترجیح می دهند و پسرها اغلب رنگ های تیره و آبی را می پسندند.
نقش والدین و تولید کنندگان محصولات بازی کودک را در انتخاب و تخصیص این رنگ ها با توجه به جنسیت کودکان نمیتوان نادیده گرفت؛ اما سوال اینجا است که آیا این قبیل انتخاب ها از سوی کودکان ذاتی هستند یا اکتسابی؟ در واقع نمیتوان پاسخ دقیقی به این سوال داد. شاید انتخاب رنگ ها از سوی کودکان ریشه فطری و جنسیتی داشته باشد، لیکن آنچه باید به آن توجه نمود این است که کودک باید اختیار کامل در انتخاب رنگ داشته باشد و هرگز نباید انتخاب او از سوی والدین و سایر افراد مرتبط تحت شعاع قرار گیرد. به عنوان مثال هیچگاه نباید پسر بچهای را به خاطر انتخاب رنگ لباس زرد یا صورتی مورد سرزنش قرار داده و او را مجبور به انتخاب رنگ آبی کنیم.
محدودیت دایره لغات
کودکان ممکن است قادر به تشخیص و تفکیک رنگ ها از یکدیگر باشند ولی نام آنها را به درستی ندانند. آموزش نام رنگ ها فرایندی است که میتوان به مرور و از طرق مختلفی به مرحله اجرا در آید. والدین و یا مربیان بهتر است هنگام بازی توجه او را به سوی رنگ های گوناگون جلب نمایند و با ذکر نام هر یک از آنها و تکرار آن به آموزش رنگ و نام آن به کودک بپردازند. یکی دیگر از انواع بازی های موثر در آموزش رنگ و نام آنها، شناسایی و یافتن اشیا با رنگ های مشابه است. از این طریق میتوان در افزایش دایره لغات کودک تاثیر گذار بوده و او را به کنجکاوی و شناخت بیشتر محیط پیرامون خود واداشت. این کار نیازمند صبوری است و می بایست با سرعتی مناسب و در خلال کارها و فعالیت روزانه کودک انجام پذیرد. در کنار این فعالیت میتوان به آموزش رنگ های متضاد و یا هارمونی رنگ ها نیز پرداخته و سبب غنی تر شدن دامنه واژگان کودک شد.
اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری طیف وسیعی از ناهنجاری ها و مشکلات را در بر میگیرد و به اشکال مختلفی در افراد بروز می کند. این نقیصه میتواند به شکل نتوانی کلامی و بیانی و یا افت هوش ریاضی و یا اشکال در خواندن یا تشخیص رنگ ها بروز کند. باید توجه داشت که والدین، مربیان و معلمان که بیشترین ارتباط را با کودک دارند و شناخت بهتری از واکنش ها و رفتار های کودک دارند باید کاملاً آگاهانه نسبت به رفتارها و توانایی های کودکان برخورد کرده و به خوبی به علایم و نشانه های اختلالات یادگیری توجه نمایند.
کودکانی که دارای اختلالات یادگیری هستند، معمولا از هوش و استعداد خوبی برخوردار بوده و رشد آنها کاملاً طبیعی است؛ اما در هنگام یادگیری مباحث مختلف به دلیل اختلال در مسیرهای عصبی و توانایی ارتباط مغزی در دریافت، پذیرش و ذخیره اطلاعات دریافتی دارای نقایصی می باشند. علت یاد نگرفتن رنگها در کودکان را میتوان در برخی از اختلالات و ضعف بینایی جستجو کرد. ضعف تشخیص رنگ یا آکروماتپسیا نوعی ناتوانی است که سبب میشود فرد نتواند بین رنگ ها تفاوتی قایل شود، البته او قادر به دیدن رنگ ها است و با کور رنگی متفاوت است. بیماری کور رنگی عارضه ای نادر و متفاوتی است که طی آن فرد مبتلا همه چیز را سیاه و سفید می بیندو هیچ نوری را درک نمیکند.
اما در ضعف تشخیص رنگ که اغلب در مردان بیش از زنان ظهور می کند، افراد نمیتوانند بین درجات مختلف رنگ قرمز و سبز تفاوتی قایل شده و همه را یکسان میبینند. این بیماری ریشه در وراثت داشته و گاهی برخی از بیماری های خاص چشمی و داروها نیز میتواند باعث بروز چنین مشکلی شود. چشم این افراد به نور زیاد حساس بوده و با آن سازگار نیست. این بیماری دارای درجات مختلفی است که میتواند توسط پزشک تشخیص داده شود.
جمع بندی
بطور کلی بهتر است در ارتباط با تمامی جوانب زندگی کودک، با دقت و تمرکز کافی برخورد نمود. ولی این به معنای نگرانی مداوم نیست. برخی از والدین بدون داشتن آگاهی لازم و شناخت کامل کودک خود، صرف مقایسه عملکرد کودکشان با سایر بچه ها به جای کمک به پیشرفت آنها موجبات نگرانی و تشویش خود و ایجاد فشار مضاعف بر روی کودک را فراهم میآورند. درحالیکه بسیاری از مواردی که موجب دغدغه والدین است، در واقع سیر طبیعی تکاملی است که کودک با توجه به روحیات و سیستم مغزی، فکری و جسمی خود آن را میپیماید. حتی بسیاری از مشکلات را میتوان با روشهای سادهای مانند بازی درمان نمود. خوب است بدانیم که بسیاری از آموزشها هنگامی شکلگرفته و یا تسریع میشود که کودک در گروه همسالان خود قرار گرفته و در ارتباط با آنها میآموزد. خانه کودک بالونیا، یکی از محیط های مناسب برای کودکان می باشد که میتواند ضمن بازی به فرایند آموزشی آنها نیز پرداخته و زیر نظر روانشناسان در محیطی شاد و مفرح نسبت به ارزیابی جنبه های مختلف شخصیتی آنها و یا رفع اشکالاتی نظیر عدم شناخت رنگ ها و آموزش آن اقدام نمود.